دو رفتار متضاد
عباس عبدي
نزديكان بنده طي ده روز گذشته با دو برخورد كاملا متضاد اداري مواجه شدهاند كه دو حس متضاد در آنان ايجاد كرده است. پرسشي كه براي خود من به وجود آمد، اين بود كه نظام مديريتي كشور با اين دو رفتار متضاد چگونه برخورد ميكند؟ آيا با نيكوكار و بدكار يكسان برخورد ميكند؟ آيا نيكوكار را با جزاي نيك همراه ميكند و بدكار را مجازات ميدهد؟ يا برعكس نيكوكاران در اقليت هستند و بدكاران همچنان مسير خود را ادامه ميدهند و نه تنها خطري آنان را تهديد نميكند كه قلدرمآبانهتر هم رفتار ميكنند؟ اولين مورد در يكي از ادارات تابع قوه قضاييه بود كه مراجعهكننده فرم به خصوصي را كه چاپي هم بود از محضر نزديك منزل گرفته و آن را تكميل و با پرداخت هزينه معتنابهي مفاد آن را به تاييد محضر ميرساند و سپس در شرايط كرونايي با تاكسي به فاصله 10 كيلومتري به اداره مربوط ميرود. بگذريم از اينكه ابتدا ميگويند اشتباه آمدهاي بايد بروي جاي ديگري. در نهايت با اصرار و پيگيري معلوم ميشود كه درست رفته. هنگامي كه تقاضاي تاييد شده خود را به كارمند مربوط ميدهد، بلافاصله ميگويد اين فرمها قبول نيست. بايد بروي از اتاق كپي سه برگ جديد بگيري ببري محضر تاييد امضا شود و بياوري. اين بنده خدا هم به گمان اينكه مقررات عوض شده به خانه برميگردد. هنگامي كه من مطلع شدم، ديدم كه فرم جديد و دريافت شده او عينا و صددرصد همان فرم جديد است فقط چاپي وزارت دادگستري است و فرم جديد كپي همان است كه هفت هزار تومان پول براي گرفتن آن پرداخته است و دهها هزار تومان رفت و آمد و كلي هم اتلاف وقت و مراجعه دوباره به محضر و گواهي امضا و... حالا فكر ميكنيد آيا كسي هست به اين مردمآزاري زشت رسيدگي كند؟ و اصولا كسي جرات اعتراض دارد؟ و اما نمونه دوم از آموزش و پرورش مديران يك دبستان دخترانه در شهرآراي تهران.
يك دختربچه شهرستاني كه مادرش دچار سوختگي شده و كودك 9 سالهاش را هم به تهران آورده تا دوره درمان را در تهران باشد، براي ثبتنام به اين مدرسه ميبرند. كودكي كه 2 سال مردود شده و الان كلاس دوم است ولي همان را هم بلد نيست. كودكي فقير كه سرپرست او فقط مادرش است آن هم با صورتي سوخته؛ آن هم مراجعه سه هفته پس از آغاز سال تحصيلي. اين معاون و مديريت مدرسه گويي كه برايشان هديه آوردهاند، كمكي نبود كه براي اين كودك نكنند، گويي كه نعمتي نصيب آنان شده تا به اين كودك بيگناه خدمت كنند. چنان با عشق و علاقه در خدمت او در آمدند كه مراجعهكننده همراه آنان را بهتزده كردند. معاونت مدرسه توضيح ميدهد كه متاسفانه امسال چند مورد از اين دانشآموزان داريم كه بايد به همه آنان كمك كنيم تا به ديگران دانشآموزان برسند. وصف رفتار نيكويي آنان به اين سادگيها نيست كه به قلم بيايد. پرسشي كه براي هر ناظر بيروني مطرح ميشود، اين است كه جايگاه اين دو مدير و دو كارمند در نظام اداري ايران كجاست؟ آيا بايد همه رفتارها را به ويژگيهاي فردي و اخلاقي تقليل داد؟ پس نظام تنبيه و تشويق كجاست؟ نظام اداري ايران با سفرهاي استاني اصلاح نميشود. با تاكيد بر خصلتهاي فردي نيز درست نخواهد شد. شايد يكي از مهمترين اولويتها براي اصلاح امور كشور، اصلاح نظام اداري است كه در دوره 1384 تا 1392 بهشدت تخريب شد و پس از آن نيز اصلاح نشد.